جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 6)
آرمان حزب
آرمان زدایی
آرمان زدایی کردن
آرمانگرا
آرمان گرای
آرمان گرای افراطی
آرمانگرایانه
آرمانگرایی
آرمان گرایی کردن
آرمانشهر
آرمانشهری
آرمانی
آرمانی سازی
آرمش
آرمنده
آرمیچر
آرمیدگی
آرمیدن
آرمیدن در گرمای مطلوب
آرمیده
آرنج
آرنج زدن
آرنج فرو کردن به
آرنگ
آرنگ دار
آرنگی
آرنگی بودن
آرواره
آرواره ای
آرواره بزرگ و بیرون زده و صورت لاغر و کشیده
آرواره زیرین
آرواره و دهان و حلق حیوانات درنده
آروغ
آروغ زدن
آروق
آروق زدن
آروین
آروین گرای
آروین گرایی
آروین گری
آروین وار
آروینی
آره
آره!
آری
آری گوی
آری!
آریائی
آریایی
آریغ
آریغ انگیز
آریغ داشتن
آریغ گر
آریغمند
آز
آز آمیز
آزاد
آزاد از
آزاد از قوه جاذبه زمین
آزاد از کار
آزاد اندیش
آزاد اندیشی
آزاد برای عموم
آزاد برگ
آزاد بودن
آزاد راه
آزاد زاده
آزاد ساز
آزاد سازی
آزاد شدن
آزاد کار کردن
آزاد کردن
آزاد کردن به قید ضمانت
آزاد کردن به قید کفالت
آزاد کننده
آزاد گذاشتن
آزاد ماهی
آزاد و موزون حرکت کردن
آزادانه
آزادتر کردن
آزادچر
آزادکردن گروگان با پرداخت پول
آزادگر
آزادگی
آزادمرد
آزادمنش
آزادمنش سازی
آزادمنشانه
آزادمنشی
آزاده
آزاده کردن
آزادی
آزادی از بردگی
آزادی از زندان
آزادی استفاده
آزادیبخش
آزادی به قید التزام
آزادی به قید ضمانت
آزادی بیان را محدود کردن
آزادی رفت و آمد
آزادی زیادی
آزادی عقیده
آزادی عمل
آزادی عمل داشتن
آزادی کسب و تجارت
آزادی کسی را خریدن
آزادی گزینش
آزادی مشروط
آزادی مطبوعات
آزادی ورود و خروج
آزادیخواه
آزادیخواهی
آزار
آزار انگیز
آزار تحمل پذیر
آزار دادن
آزار دوست
آزار دوستی
آزار دهنده چشم
آزار دیدن
آزار طلب
آزار طلبی
آزار کردن
آزار و کشتار
آزارخواه
آزارخواهانه
آزاردهنده
آزارش
آزارگر
آزارگرانه
آزارگری
آزارگری - آزارخواهی
آزارنده
آزاله
آزاندنی
آزبستوز
آزخ
آزرخش
آزرد
آزردگر
آزردگی
آزردگی آور
آزردگی انگیز
آزردگی پیدا کردن
آزردگی خاطر
آزردگی و آماس
آزردن
آزردن گوش
آزرده
آزردهخاطر
آزرده خاطر شدن
آزرده خاطر کردن
آزرده شدن
آزرده کردن
آزرم
آزرمجو
آزرم زده
آزرمانه
آزرمگین
آزرمیدن
آزگار
آزگار کردن
آزمایش
آزمایش آلرژی
آزمایش حساسیت
آزمایش خون
آزمایش دقیق
آزمایش سخت
آزمایش شده
آزمایش شونده
آزمایش کردن
آزمایش کننده
آزمایش گری
آزمایش نشده
آزمایش و خطا
آزمایش و لغزش
آزمایش هنرپیشگی سینما
آزمایشگاه
آزمایشگاه زبان
آزمایشگاهی
آزمایشگر
آزمایشگرانه
آزمایشی
آزماینده
آزمند
آزمند بودن
آزمندانه
آزمندی
آزمودگی
آزمودن
آزمودن دوباره
آزمودنی
آزموده
آزمون
آزمون اطلاعات عمومی
آزمون برای گزینش بازیگر
آزمون پایان دبیرستان
آزمون پپ
آزمون تورنسل
آزمون دشوار
آزمون رورشاخ
آزمون سخت
آزمونشونده
آزمون عملی کردن
آزمون کردن
آزمون گردان
آزمون نشده
آزمون نمایانگر
آزمون نهایی و اصلی
آزمون هوش
آزمونچه
آزمونچه کردن
آزمونگاه
آزمونگر
آزمونگرانه
آزمونمایش
آزمونه
آزمونه کردن
آزمونی
آزوقه
آزیدن
آزیر
آزیرآزمون
آزیرزا
آزیری
آزیموت
آژان
آژانس
آژانس خبری
آژانس فروش بلیت ارزان
آژانس قمار روی قیمت سهام
آژانس مسافرتی
آژخ
آژدن
آژفنداک
آژند
آژنگ
آژنگ دار شدن
آژنگ دار کردن
آژو
آژور
آژوگان
آژوناک
آژویی
آژیانه
آژیدن
آژیر
آژیر آتش
آژیر آتش سوزی
آژیر خطر فوری
آژیر دادن
آژیر زدن
آژیرخطر
آژیردن
آژیرش
آژیرگر
آژینه
آس
آس شدن
آس کردن
آس و پاس
آسان
آسان انجام
آسان برد
آسان پوش
آسان دید
آسانساز
آسان سازی
آسان فهم
آسانکار
آسان کاربرد
آسان کردن
آسان کردها
آسان گرفتن
آسان گوار کردن
آسانگیر
آسانگیرانه
آسانگیری
آسان و راحت
آسانسور
آسانسور غذا بر
آسانگان
آسانگیر
آسانگیرانه
آسانگیری
آسانی
آسایش
آسایشبخش
آسایش خاطر
آسایش دادن به
آسایشگاه
آسایشگاه ویژه سالمندان و معلولین
آسایی
آسپرین
آستان
آستانه
آستر
آستر بدرقه
آستر بودن
آستر دوز
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
35
36
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی